مخاطب با کتابم همذات پنداری می نماید

به گزارش وبلاگ نوکیا، مجتبی گودرزی در گفت وگو با خبرنگاران ، درباره موضوع محوری مجموعه داستان کلاق من صیگار می کشد گفت: این کتاب یک مجموعه داستان به هم پیوسته است. هر شش داستان این مجموعه به تنهایی یک داستان کامل هستند؛ اما مخاطب از داستان سوم به بعد متوجه می گردد که جریانی بین داستان ها وجود دارد که آن ها را به هم مرتبط می نماید.

مخاطب با کتابم همذات پنداری می نماید

وی با بیان اینکه در آخرین صفحات کتاب مخاطب با داستان هفتم روبرو می گردد اضافه کرد: داستان سرانجامی برآیند کلی این مجموعه محسوب می گردد و پازلی در فکر مخاطب چیده می چیند. این نکته، نقطه تمایز مجموعه کلاق من صیگار می کشد نسبت به سایر مجموعه داستان های موجود در بازار کتاب است.

گودرزی ادامه داد: موضوع محوری کتاب، ارتباط غیرمستقیم شخصیت های هر داستان با فردی است که در هیچ کدام از قصه ها ویژگی منحصر به فرد یا عمل خاصی از او نمی بینیم؛ اما عقاید و افکارش بر زندگی همه شخصیت های داستانی این کتاب تاثیرگذار است. من این کتاب را بر اساس احتیاج روز جامعه نوشتم و این طور نیست که داستان ها در جهانی دور از ما اتفاق بیفتد و مفاهیمش برای مخاطب ناآشنا باشد، از همین روست که مخاطب حتما با داستان ها هم ذات پنداری خواهد نمود.

وی درباره درباره عنوان کتاب و غلط های املایی که به عمد در عناوین داستان ها آورده شده نیز چنین شرح داد: این غلط های املایی به یکی از مفاهیم کتاب مربوط است و با بهره گیری از آن در صدد بودم در قالب داستان نشان دهم هر کار اشتباهی، به صرف اینکه مفهوم درست را برساند قابل چشم پوشی نیست و در هر صورت کار اشتباهی است. در یکی از صفحات کتاب در گفت وگوی میان دو شخصیت داستان این مثال زده می گردد و عنوان کتاب برگرفته از آن صحبت هاست.

گودرزی در سرانجام گفت: چاپ نخست این کتاب در حالی به سرانجام رسیده که قرار است چاپ دوم آن در ماه های آینده منتشر گردد، ضمن اینکه نسخه الکترونیک کتاب کلاق من صیگار می کشد نیز قرار است تا هفته آینده در دسترس مخاطبان قرار بگیرد.

این مجموعه شامل شش داستان با عناوین وغطی موصا نبود، شسط صال سغوت، معجظه سوفی، گآو محربان مرموظ، هرامظادگی و کلاق من صیگار می کشد است.

در بخشی از این کتاب آمده:

هیچ وقت تحمل اصلاح شدن و راهنمایی یافتن را نخواهد داشت به محض اینکه اندکی از یک کار غلط احساس ندامت و پشیمانی کند، خیلی سریع دوست دارد درصدد جبران بربیاید. مثالش مثال آدمی هست که در کویر تاریک راه گم نموده؛ بارقه هایی از رعد و برق را می بیند؛ به سمتش می رود؛ اما چیزی نمی گذرد که باز هم در تاریکی می ماند. من همواره دعوت به خردورزی کردم تا بتواند راه درست را در پیش بگیرد؛ اما مشکلش این هست که معنی خردورزی را با تفسیر و توجیه اشتباه می گیرد. فکر قوی و مفسری دارد؛ وقتی در جایی می فهمد راه را اشتباه رفته، نه به اصلاح شدن و نه به تغییردادن جهت پیش رو توجه می نماید؛ سریع خودش را غرق در تفسیرها و توجیهات مختلف می نماید تا به کرسی قضاوت بنشیند و حکم صادر کند که بی گناه است. پاداش این گونه فکرکردن همین است؛ تشویش واقعیت؛ پاداش تشویش واقعیت هم جز گمراه ماندن و گمراه کردن نیست.

مجموعه داستان کلاق من صیگار می کشد در 272 صفحه و به قیمت 25 هزار تومان از سوی انتشارات هزاره ققنوس منتشر شده است.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران

به "مخاطب با کتابم همذات پنداری می نماید" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مخاطب با کتابم همذات پنداری می نماید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید